دلنوشته نگار جواهریان درباره پدرش و فیلم نگار!
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۳۰۱۲۲
ساعت24-نگار جواهریان بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون کشورمان صفحه اینستاگرامش را با انتشار دلنوشته ای درباره پدرش و نظر او درباره فیلم نگار به روز کرد.
آخرین روزهای مهرماه سال گذشته بود که نگار جواهریاندر غم از دست دادن پدرش به سوگ نشست . رامبد جوان با انتشار پستی در اینستاگرامش خبر از درگذشت پدر همسرش نگار جواهریان داد و این اتفاق تلخ را به همسرش تسلیت گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درگذشت پدر نگار جواهریان برای خانم بازیگر یکی از تلخ ترین اتفاقات دنیا را رقم زد و دنیا را برایش تغییر داد.
دلنوشته نگار جواهریان برای پدرش بعد از یکسال
نگار جواهریان یکسال پس از درگذشت پدرش دلنوشته ای برای او نوشت و نظر پدرش درباره فیلم نگار را به اشتراک گذاشت.
خاطره نگار جواهریان از پدر مرحومش
نگار جواهریان با انتشار عکس بالا از پدرش درباره او نوشت :
پدرم توی زندگیِ من نظراتش مهم بود. ظاهراً مهندس راه و ساختمان بود و کارش به هنر ربطِ مستقیمی نداشت، اما در نظر دادن به شدت بی تعارف و بی رحم بود ، یعنی هنوز فکر میکنم کسی به اندازه ی پدرم در مورد بد و خوب کارهای من راست نخواهد گفت..
اگر فیلمی بازی میکردم و از نتیجه یِ کار مطمئن نبودم آنقدر دقیق به من می گفت کجاها را با چه حسی یا چه تردیدی کار کرده ام که تعجب میکردم. اما عجیب این بود که بعد از یک بار دیدن فیلم نگار [که شد آخرین بازیِ من که دید] حرفی نزد.
حدسِ من این بود که که چون خیلی چیز های عجیبی که در فیلمنامه وجود داشت از زندگی ما آمده (در واقع قصه ی ماست که وارد فیلمنامه شده) ؛ و این یادآوریِ مسائلِ واقعی انقدر زیاد بود که پدرم ترجیح داد اصلاً حرفی نزند. حداقل راجع به من حرفی نزد..... آبان ٩٧
نگار جواهریان در کنار پدرش
زنده یاد حسن جواهریان پدر نگار جواهریان از مهندسین راه و ساختمان بود و کار اصلی اش ساخت و ساز . نگار جواهریان در یکی از مصاحبه هایش در مورد پدرش گفت :پدرم یکی از سهام داران سینما تئاتر شهر تهران می باشد .
نگار جواهریان در نمایی از فیلم نگارآخرین روزهای شهریورماه سال گذشته نگار جواهریان مهمان همسرش در برنامه خندوانه شد و به گفتگو با رامبد جوان در این برنامه پرداخت .
نگار جواهریان در برنامه خندوانهاین بانوی هنرمند در خندوانه درباره پدرش صحبت های زیادی کرد و گفت :پدرم نقش مهمی در زندگی من داشته و دارد. او برای من سمبل قوی بودن و بی نیاز بودن است و فردی است که همیشه میتوان به او تکیه کرد. آرزو میکنم که همیشه سلامت باشد و باشد چون زندگی بدون او واقعا دشوار خواهد بود و از مردم خواست برای سلامتی پدرش دعا کنند اما زمانه تقدیر دیگری برایش رقم زد و به یک ماه نرسید که در غم از دست دادن پدرش به سوگ نشست.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۳۰۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
به گزارش «تابناک»، چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد.
روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.
غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»